حسین(علیه السلام)
و ما با "غیبت" تو
امتحان شدیم !
براستی کدامیک سخت تر است؟!
ظهور یا غیبت ؟
اگر اعمالتان خوب باشد، عاقبت شما هم خوب خواهد شد.
پس به یاد خدا باشید. شهیدعباسعلى آورجه
لقمان حکیم گفت:
من سیصد سال با داروهای مختلف،
مردم را مداوا کردم؛
و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛
که هیچ دارویی بهتر از "محبت" نیست !
کسی از او پرسید:
و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟
لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛
"مقدار دارو را افزایش بده !! "
ِجواب سلام را باسلام بده،
- جواب تشکر را با تواضع ،
-جواب کینه را با گذشت ،
-جواب بی مهری را با محبت
-جواب دروغ را با راستی ،
-جواب دشمنی را با دوستی،
-جواب خشم را به صبوری ،
جواب سرد را به گرمی ،
-جواب نامردی را با مردانگی ،
-جواب پشت کار را با تشویق ،
-جواب بی ادب را با سکوت ،
-جواب نگاه مهربان را با لبخند ،
-جواب لبخند را با خنده ،
-جواب دل مرده را با امید ،
-جواب منتظر را با نوید،
جواب گناه را با بخشش ،
هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را
بی جواب نگذار ، مطمئن باش هر جوابی بدهی،
یک روزی ، یک جوری ، یک جایی به تو باز گردد.
مـهــدے جــآن ؛ آلــودگے هــوا که سهـل اسـت . !
باران خیلی تند می آمد. بهم گفت: « من می رم بیرون».
گفتم: « توی این هوا کجا می
خوای بری؟» جواب نداد. اصرار کردم .
بالاخره گفت: « می خوای بدونی ؟ پاشو تو هم بیا
»
با لندکروز شهرداری راه افتادیم توی شهر. نزدیکی های فرودگاه یک حلبی آباد بود.
رفتیم آنجا. توی کوچه پس کوچه هایش پر از آب و گل و شل.
آب وسط کوچه صاف می رفت توی
یکی از خانه ها. در خانه را که زد،
پیرمردی آمد دم در. ما راکه دید، شروع کرد به بد
و بی راه گفتن به شهردار.
می گفت: « آخه این چه شهردایه که ما داریم؟ نمی آد یه سری
بهمون بزنه ،
ببینه چی می کشیم.» آقا مهدی بهش گفت: «خیله خب پدرجان . اشکال نداره
.
شما یه بیل به ما بده، درستش می کنیم؟» پیرمرد گفت:
« برید بابا شماهام! بیلم کجا
بود.» از یکی از هم سایه ها بیل گرفتیم.
تا نزدیکی های اذان صبح توی کوچه ، راه آب
می کندیم. شهید باکریمنبع : کتاب باکری انتشارات روایت فتح
عباس بن علی پدرش علی بن ابیطالب و مادرش امالبنین است. او در چهارم شعبان سال ۲۶ ه.ق متولد شد او را به سبب زیبایی چهرهاش، قمر بنی هاشم لقب داده بودند. وی در ۱۰ محرم در کربلا شهید شد.
حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام – کربلا
غیر از غم معشوق در عالم خبرﮮنیستــــ
جایـﮯ خبرﮮ نیستـــ ڪﮧ از غم خبرﮮ نیستــــ
ده ماه همـﮧ منتظر ماه تو هستنــد
در سالــــ بـﮧ جز ماه محرҐخبرﮮ نیستـــ...
دومین ماه پاییز را پشت سر می گذاریم
هوا گاهی ابری می شود وگاهی
بارانی وگاه وگاه وگاه
ولی چه کنم با این دلم که
همه اش هوایش ابریست و
گاه در راه بودن طوفانی را خبر میدهد
وگاه نم نم بارانش
روحم را نوازش میدهد
راستی میدانید همه این
طوفانها وگرفتگی دل شیعه برای چیست؟
وتوچه می پنداری انکه با
دلهای شیعه بازی میکند کیست؟
فقط حسین
وحسین وحسین
راستی شهید چهارحرف دارد.
حسین هم چهار حرف دارد
عباس هم چهار حرف دارد