جبهه که بودیم دلهایمان خیلى به هم نزدیک بود
و از فاصله ها، فاصله مى گرفتیم. هیچ نگاهى بوى ریا نمى داد
و پاکى و مهربانى بر همه چیز ارجحیت داشت.
هیچ گامى بى وضو نبود و اگریک لحظه غفلت مى کردى
صد صلوات جریمه مى شدى. باید به دنبال شهادت شب و روز مى دویدى،
شاید به گرد آن مى رسیدى و
اگر هم خیلى همت به خرج مى دادى دست یا پایى از تو مورد قبول واقع مى شد
. بهترین سرگرمى یا زیارت عاشورا بود یا خواندن نماز......
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین
خدایا ما را قدر دان خون شهدا و ادامه دهنده راه امام و شهدا قرار بده
سلام مهتاب خانم خواهر خوبم
اجرتون با خدا
موفق و مؤید باشید ان شاءالله
الهی بحق عمۀ سادات «عجل لولیک الفرج»
یا زهـــــــــــرا سلام الله علیها
گفتم کلید قفل شهادت شکسته است!
یا اندر این زمانه ، در باغ بسته است؟
خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست!
در بسته نیست بال و پر ما شکسته است!
در خواب و خیال هم نرفتیم به جنگ
بی رنج و ملال هم نرفتیم به جنگ
ما نسل سپیدبخت سوم بودیم
از راه شمال هم نرفتیم به جنگ