دختران آسمانی

دختران آسمانی

حجاب وشهدا
دختران آسمانی

دختران آسمانی

حجاب وشهدا

عباس بابایی


متوجه پیرمردی شدم که با پای پیاده تو مسیر می‌رفت. عباس پیاده شد،

از پیرمرد خواست که پشت سر من سوار موتور شود.

بعد از سوار شدن پیرمرد، به من گفت: دایی جان،

شما ایشان را برسون؛ من خودم پیاده بقیه راه رو میام.

پیرمرد را گذاشتم جایی که می‌خواست بره.

هنوز چند متری دور نشده بودم که دیدم عباس دوان دوان رسید؛

نگو برای آن‌که من به زحمت نیفتم، همه‌ی مسیر را دویده بود.

  شهید عباس بابایی

منبع : سایت صبح


شهید اعلم الهدی


هرچه که نداشتیم از خدا می‌خواهیم و هنگامیکه خدا
 آن را به ما داد او را فراموش می‌کنیم پس جزو مسرفین هستیم.
زیرا آنچه را از نعمتها که خدا به ما داده تا در راه رسیدن
به او بکار بریم و اگر بکار نگرفتیم مسرفیم.
شهید حسین علم الهدی

خداوند



خداوندا !

به تو محتاجم. هر روز، هر لحظه،

هر ثانیه که نفس میکشم،

محتاج تو، هستم. من بی تو

نا توانم. آمین...

خدایا دوستت دارم...

بابت همه ی نعمت هات شکر...

مگه شما به حرف خدارفتی


مگه شما به حرف خدا رفتی ؟
خدا گفته اول وقت نماز بخوان. اول وقت خواندی نماز؟
گفته غیبت نکن. غیبت نکردی؟
دروغ نگو ، نامحرم نگاه نکن ...
آیا به حرف خدا رفتی ؟
اگه به حرف خدا بری خدا هم به حرف تو می رود و دعایت را مستجاب می کند.
 استاد اخلاق حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
 


«محمدرضا می گفت این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند . مثل گوسفندان می مانند. تحقیر او نسبت به مردم پس از ماجرای بیست و هشتم مرداد 1332 زیاد شده بود.»

«من می خواهم اینجا یک واقعیت بزرگ را افشا نمایم .
محمدرضا برای توده های مردم اهمیتی قائل نبود . او می گفت: توده های مردم مثل مواد خام هستند که حکومت می تواند هر طور خواست آنها را شکل دهد»

«مردم در انتخابات یا شرکت نمی کردند و یا تعداد شرکت کنندگان فوق العاده ناچیز بود .
اگر چه انتخابات برگزار می شد، اما من می دانستم که اسامی کسانی که باید به مجلس بروند توسط نخست وزیر به اطلاع محمدرضا می رسد و محمدرضا اسامی عده ای را خط می زند و عده ای را تأیید می کند.»

منبع:کتاب دخترم فرح!

عفاف


هر چه بیشتر به شاخ و برگ گل نظاره می کرد، بیشتر محو زیبایی اش می شد.
دستش را دراز کرد تا در اختیار بگیرد...
ولی خارها مزه درد را به او چشاندند تا دریابد
اگر حفاظی برای گل نبود، چنین با طراوت و زیبا نمی ماند.

عزت وتحقیر


یادداشتی زیبا و خواندنی از دکتر وحید یامین پور:


بعضی صفها از سر عزت است و بعضی از سر تحقیر

دهه شصت برای نصف یک مرغ از ۴ صبح توی صف می ایستادیم چون بنابود عزتمان را به نفروشیم. دهه شصت برای نیم کیلو پنیر صف می ایستادیم چون شعار داده بودیم نه شرقی، نه غربی… دهه شصت حتی پک های سیگار هم کوپنی بود چون گفته بودیم ما شریک غم همه مظلومان جهانیم. دهه شصت برای بیست لیتر نفت توی سرما می ایستادیم چون می فهمیدیم جنگ جنگ تا پیروزی یعنی چه… دهه شصت برای یک نوع روغن، یک نوع برنج، یک نوع شامپو و …برای یک نوع زندگی همیشه توی صف می ایستادیم…دهه شصت دهه صف بود. هم صف مخاصمه با امریکا هم صف گذران زندگی. ولی توی صف می خندیدیم. احساس تحقیر شدگی نداشتیم. چون رهبران مان ما را از آرمان های عزت مندانه انباشته بودند… اما امروز با کدام آرمان عزت مندانه صف ببندیم؟!
امروز که امریکا گویا شریک مودبی شده، امروز که برای پولهای نسیه پیش پیش چرخه های علم و تکنولوژی مان را متوقف کرده ایم، امروز که صدای حمایت از آزادی خواهان را فروخورده ایم، امروز که با وزرای جنگ رژیم صهیونیستی در یک مجلس سخنرانی می نشینیم، امروز که ترجیح می دهیم درباره هولوکاست چیزی نگوییم که به رفقای مودبمان بربخورد، امروز که فحاشی های آمریکایی ها را با سکوت پاسخ می دهیم… امروز چرا باید صف ببندیم؟
صف های امروز پشتوانه عزتمندانه ندارد. گویا برخی ته دل مردم را خالی کرده اند تا صف درست کنند.

رسول اکرم می فرماید


رسول اکرم می فرمایند :
اخرالزمان مردمان، شب مومن اند و صبح کافر!

فکر می کردم چگونه ممکن است؟

تا به این نتیجه رسیدم ای دل غافل خود ما را می گوید که

نمازمغرب مان جماعت است و نماز صبحمان قضا

چرا که فاصله ایمان تا کفر نمازست، نماز

شیطان می نشیند روی مژه هایم

قبل ازنماز صبح !

خدایا از نماز صبح هایم
فقط این خمیازه هایش باحضور قلب بودند...:(

امام زمان عج

امام زمان(عج):

ما از یاری رساندن به شما کوتاهی نکرده و فراموشتان نمی کنیم،

اگر چنین بود حنما گرفتار ناگواری ها می شدید

و دشمنان،شما را نابود می ساختند،

بنابراین، از خدا بترسید و با عمل صالح خود، ما را یاری کنید

( بحارالنوار، ج 53 - ص175 )


امام حسین وحضرت مهدی عج الله

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

امام حسین(ع)در عالم مکاشفه به یکی از علما فرموده اند:
مهدی(عج) در عصر خویش مظلوم است.

تا می توانید درباره او سخن بگویید و قلم فرسایی کنید.

آنچه درباره شخصیت وی بگویید درباره همه معصومین(ع) گفته اید،

زیرا ایشان همه در عصمت، امامت و ولایت یکی اند

و چون عصر، عصر مهدی(عج) است

سزاوار است درباره او سخن ها گفته شود ....

باز تاکید می کنم که درباره مهدی ما زیاد سخن بگویید و بنویسید.

مهدی ما مظلوم است.

بیش از آنچه نوشته اند وگفته اند،

باید درباره اش نوشت و گفت.

(صحیفه مهدیه ص 58)


بهترین سرگرمی


  جبهه که بودیم دلهایمان خیلى به هم نزدیک بود

و از فاصله ها، فاصله مى گرفتیم. هیچ نگاهى بوى ریا نمى داد

و پاکى و مهربانى بر همه چیز ارجحیت داشت.

هیچ گامى بى وضو نبود و اگریک لحظه غفلت مى کردى

صد صلوات جریمه مى شدى. باید به دنبال شهادت شب و روز مى دویدى،

شاید به گرد آن مى رسیدى و

اگر هم خیلى همت به خرج مى دادى دست یا پایى از تو مورد قبول واقع مى شد

. بهترین سرگرمى یا زیارت عاشورا بود یا خواندن نماز...... 



 

روزگاری دوتا دوست بودند




روزگاری دوتا دوست تصمیم گرفتندخودرابخدابرسانند.


یکی به مکه رفت ود یگری به فکه!


حاجی وقتی ازمکه برگشت،روی دیوارعکس دوستش ودیدکه بالای عکس نوشته بود :


شهیدنظرمی کندبه وجه الله